نفس مامان وبابابهزادنفس مامان وبابابهزاد، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

بهزاد کوچولو

عکسهای 9 ماهگی

                                    قربونه خنده هات برم من           اینجا بابایی گولت زد گردو دستش گرفت که شما بالا نگاه کنی اینجا با عمه اومدیم بستنی بخوریم         عاشق بطری هستی                      ...
6 مرداد 1393

بدترین شب زندگیم

بعدازظهر ساعت 3 بود که بابایی میخواست بره سر کار منم حوصلم سر رفته بود     به بابایی گفتم منو ببر خونه مامانم خلاصه رفتیم تا شب که بابایی از سر کار اومد     اونجا مامانی ازش پزیرایی کرد چای و میوه اورد بعدم بابایی یه کم از سیب     و  نصف و ریز ریز کرد بهت داد خوردی منو مامانی داشتیم باهم صحبت میکردیم     حواسمون نبود وای دیدیم که داری سرفه میکنی سیاه شدی من فقط به صورتم و     جیغ  میزدم مامانی دمرت کرد میزد به پشتت ولی لبات کبود شد ای خدا الان که  ...
19 تير 1393

دندان در آمدن بهزاد

سلام جوجوی مامان امروز دیدم یه کوچولو دندونات در اومده یه کوچولو پایین سمت راست به خاطره   همین غر میزنی نمیزاری دست بزارم میدونم درد داره حالتم که خوب نیست مریض شدی هنوز سرفه   میکنی راستی خیلی بلا شدی تا بهت میگم سرسری سرتو تکون میدی فکر نکنم چهار دست وپا بری   چون همش دوست داری راه بری شایدم زودتر راه بیفتی دست زدنم هرکار میکنم بلد نمیشی وقتی   من دست میزنم میگم دست دسی     دستای منو میگیری از ذوقت میخندی مامانی قربونت بره     ...
6 تير 1393

مریض شدن بهزاد کوچولویه مامان

سلام پسره خوشگلم امروز خیلی ناراحتم چون شما مریض شدی سرما خوردی همش سرفه میکنی هر چیم میخوری استفراغ میکنی به خاطره همین امروز با مامانی بردیمت دکتر آقا دکتر معاینت کرد گفت گلوت یه کوچولو عفونت کرده یه کمیم تب داری بعد مامانی رفت داروهاتو گرفت اومدیم خونه واااااااااای انقدر گریه کردی الاهی بمیرم منم گریم گرفت.            داروهاتو بهت دادم الانم خوابیدی ای کاش زود خوب بشی من اصلا   دلم نمیخواد مریضیتو ببینم از اون موقع که به دنیا اومدی تو دستگاه  گذاشتنت دیگه میترسم    مریض بشی بعد خدا نکرده دکتر بگه باید بستری بشی خدا ا...
4 تير 1393

شیطون مامان

سلام عزیزه مامانی دیشب اصلا نخوابیدی تاساعت بیدار بودی همش میخوای یکی باهات بازی کنه از بــــــــــــــــــــــــــــــس شیطون شدی حالا یاد گرفتی هر کسی هر کار میکنه تو هم تکرار میکنی مثلا تا سرفه میکنیم تو هم میگی اهه اهه وقتی بلند میشم میگی ده ده ده موقع غذا خوردنتم میگی به به به وقتیم میخوای بگی بابا میگی آقا خلاصه همرو با این شیطونیات سر کار گذاشتی انقدر شیطون شدی همش میخوای ببریمت ده ده وقتی بغلت میکنیم از ذوقت جــــــــــــــــــــــــــــــــــــیغ میزنی انقدر دلم میخواد از ته دل بــــــــوست کنم ولی دلم نمیاد الانم که دارم این پستو برات میزارم داری غر میزنی که بلندت کنم چون خواب بودی ب...
30 خرداد 1393

کارای جوجو مامانی

سلام عزیزم امروز اومدم تا شیرین کاریاتو برات بگم وای چقدر بازیگوش شدی امروز روی شکم گذاشتمت سرتو بلند کردی ولی خیلی دوست نداری همش میخوای زودتر راه بری عاشق     این هستی که روی روروِیک باشی وقتی غذا ب ه ت میدم   کلمه هایی رو پشت سرهم میگی به به وقتی هم میخواییم بریم بیرون گریه میکنی که بغلت کنیم میگی ددددد وای اگر بغلت نکینم فاجعه میشه ...
17 خرداد 1393

عکسهای 7 ماهگی

                             کنار بینیتو ناخن زدی دیدی خیلی خون اومد         اینجی محلات وقتی با عمه رفتیم عمه بغلت کرده           این عکس واسه وقتی است که مادربزگ و داییم از مکه اومدن روی میز تالار نشستی                           ...
11 خرداد 1393

7 ماهگی بهزاد کوچولو

سلام به پسر گلم به خدا انقدر شیطون شدی که وقت نمیکنم برات پست بزارم امروز ماهگیت تمام شد وارد ماهگی شدی حالا بدون کمک میشینی   این دندونای نازت داره در میاد به خاطره       همین اذیت میشی بهانه میگیری   دستتو همش تو دهانت             میکنی               فقط میخوای پوشاکتو باز کنم بازی کنی ذوق میکنی  حالا میخوام عکسهای خوشگلتو     بزارم شیطون بووووووووووووووووووووووووس       &nbs...
11 خرداد 1393